معنی فارسی nondeductively
B1به روشهایی اطلاق میشود که در آنجا استنتاج منطقی صورت نمیگیرد.
In a manner that does not involve deduction.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور نادیدهپذیر به مسئله نزدیک شد و تمام امکانات را در نظر گرفت.
مثال:
She approached the problem nondeductively, considering all possibilities.
معنی(example):
تحلیل دادهها به صورت نادیدهپذیر میتواند الگوهای غیرمنتظرهای را آشکار کند.
مثال:
Nondeductively analyzing data can reveal unexpected patterns.
معنی فارسی کلمه nondeductively
:
به روشهایی اطلاق میشود که در آنجا استنتاج منطقی صورت نمیگیرد.