معنی فارسی nondelegate
B2غیرنماینده به فردی اطلاق میشود که اختیار یا مسئولیت نمایندگی گروهی را ندارد.
A person who does not have the right to delegate authority or represent a group.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک غیرنماینده، او نمیتواند گروه را در کنفرانس نمایندگی کند.
مثال:
As a nondelegate, he cannot represent the group at the conference.
معنی(example):
غیرنماینده بودن به این معنی است که او در تصمیمگیری اختیارات محدودی دارد.
مثال:
Being a nondelegate means he has limited authority in decision-making.
معنی فارسی کلمه nondelegate
:
غیرنماینده به فردی اطلاق میشود که اختیار یا مسئولیت نمایندگی گروهی را ندارد.