معنی فارسی nondelicately
B1به شیوهای غیر حساس یا غیر لطیف انجام دادن کاری.
In a manner that lacks delicacy; not careful or subtle.
- ADVERB
example
معنی(example):
او موقعیت را با عدم لطافت مدیریت کرد و مشکلات بیشتری ایجاد کرد.
مثال:
She handled the situation nondelicately, causing more problems.
معنی(example):
نامه نوشته شده با عدم لطافت بسیاری از خوانندگان را ناراحت کرد.
مثال:
The nondelicately written letter upset many readers.
معنی فارسی کلمه nondelicately
:
به شیوهای غیر حساس یا غیر لطیف انجام دادن کاری.