معنی فارسی nondemise

B1

عدم مرگ یا سقوط؛ در ضمن اشاره به ادامه و بقای یک وضعیت یا سازه.

The state of not falling or failing; survival.

example
معنی(example):

عدم فروپاشی شرکت برای همه تعجب‌آور بود.

مثال:

The nondemise of the company was a surprise to everyone.

معنی(example):

اقتصاددانان از عدم فروپاشی کسب و کارهای محلی در خلال بحران خوشحال بودند.

مثال:

Economists were pleased with the nondemise of local businesses during the crisis.

معنی فارسی کلمه nondemise

: معنی nondemise به فارسی

عدم مرگ یا سقوط؛ در ضمن اشاره به ادامه و بقای یک وضعیت یا سازه.