معنی فارسی nondemonstrable
B1مفهوم یا ایدهای که نمیتوان آن را با شواهد یا دلایل معتبر اثبات کرد.
Not able to be demonstrated or proven; incapable of being shown to be true.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی ایدهها در زمینه فلسفه غیر قابل نشان دادن در نظر گرفته میشوند.
مثال:
Some ideas are considered nondemonstrable in the realm of philosophy.
معنی(example):
ادعاهای او توسط کارشناسان غیر قابل نشان دادن تلقی شد.
مثال:
Her claims were deemed nondemonstrable by experts.
معنی فارسی کلمه nondemonstrable
:
مفهوم یا ایدهای که نمیتوان آن را با شواهد یا دلایل معتبر اثبات کرد.