معنی فارسی nonderogatorily

B1

به شیوه‌ای که شامل تحقیر یا کم‌ارزش‌سازی نیست

In a manner that does not derogate or belittle others.

example
معنی(example):

او به صورت غیرتحقیرآمیز درباره تغییرات در سیاست صحبت کرد.

مثال:

She commented nonderogatorily on the changes in policy.

معنی(example):

او نظر خود را به صورت غیرتحقیرآمیز بیان کرد و گفت‌وگویی سازنده را تضمین کرد.

مثال:

He expressed his opinion nonderogatorily, ensuring a constructive dialogue.

معنی فارسی کلمه nonderogatorily

: معنی nonderogatorily به فارسی

به شیوه‌ای که شامل تحقیر یا کم‌ارزش‌سازی نیست