معنی فارسی nondietetic
B1غیر رژیمی، به معنای عدم پایبندی به قوانین خاص تغذیهای یا رژیمهای سخت، بلکه تأکید بر لذت از غذا.
Not related to or adhering to a specific dietary regimen; focusing more on enjoyment of food.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد او به غذا غیر رژیمی بود و بر لذت تأکید داشت نه قواعد سختگیرانه.
مثال:
Her approach to food was nondietetic, emphasizing enjoyment rather than strict rules.
معنی(example):
روشهای غیر رژیمی روابط سالمی با غذا را بدون محدودیت ترویج میکنند.
مثال:
Nondietetic practices promote a healthy relationship with food without restraint.
معنی فارسی کلمه nondietetic
:
غیر رژیمی، به معنای عدم پایبندی به قوانین خاص تغذیهای یا رژیمهای سخت، بلکه تأکید بر لذت از غذا.