معنی فارسی nondiffractively
B1به معنای بدون پراش است که تنوع در مسیر نور را نشان نمیدهد.
In a manner that does not cause diffraction, particularly concerning light.
- ADVERB
example
معنی(example):
نور از عدسی به طور نندفیراکتیو عبور کرد.
مثال:
The light passed through the lens nondiffractively.
معنی(example):
پرتو به طور نندفیراکتیو هدایت شد تا دقت را تضمین کند.
مثال:
The beam was directed nondiffractively to ensure precision.
معنی فارسی کلمه nondiffractively
:
به معنای بدون پراش است که تنوع در مسیر نور را نشان نمیدهد.