معنی فارسی nondigestibly
B1به طوری که نتوان غذا را هضم کرد.
In a manner that cannot be digested.
- ADVERB
example
معنی(example):
برخی از مواد اولیه ممکن است بسته به طرز تهیه به صورت غیر قابل هضم مصرف شوند.
مثال:
Some ingredients may be consumed nondigestibly depending on preparation.
معنی(example):
پخت و پز میتواند نحوه غیر قابل هضم بودن برخی غذاها را تغییر دهد.
مثال:
Cooking can change how nondigestibly some foods are consumed.
معنی فارسی کلمه nondigestibly
:
به طوری که نتوان غذا را هضم کرد.