معنی فارسی nondiligently
B1به صورت غیرکوشا، اشاره به انجام کارها بدون جدیت و تلاش کافی.
In a manner that shows a lack of care or effort.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور غیرکوشا کار کرد و مهلت را از دست داد.
مثال:
He worked nondiligently and missed the deadline.
معنی(example):
آنها پروژه را به طور غیرکوشا انجام دادند و این منجر به نتایج ضعیف شد.
مثال:
They completed the project nondiligently, leading to poor results.
معنی فارسی کلمه nondiligently
:
به صورت غیرکوشا، اشاره به انجام کارها بدون جدیت و تلاش کافی.