معنی فارسی nondisjunctively
B1به صورت غیرجدا، به معنای عدم انتخاب محدود و نمایش چند گزینه به طور همزمان.
In a manner that does not limit options to one or the other; inclusive.
- ADVERB
example
معنی(example):
گزینشها به طور غیرجدا ارائه شدند تا بحث را تشویق کنند.
مثال:
The options were presented nondisjunctively to encourage discussion.
معنی(example):
او به طور غیرجدا استدلال کرد و اطمینان حاصل کرد که هیچ نقطه نظری نادیده گرفته نشده است.
مثال:
He argued nondisjunctively, ensuring no viewpoint was overlooked.
معنی فارسی کلمه nondisjunctively
:
به صورت غیرجدا، به معنای عدم انتخاب محدود و نمایش چند گزینه به طور همزمان.