معنی فارسی nondispensible
B1غیرقابل چشمپوشی، به معنای ضرروری و حیاتی بودن چیزی که نمیتوان آن را کنار گذاشت.
Not able to be dispensed with; essential.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این تجهیزات برای انجام کار در دست غیرقابل چشمپوشی تلقی میشد.
مثال:
The equipment was considered nondispensible for the task at hand.
معنی(example):
اقلام غیرقابل چشمپوشی برای تضمین ایمنی در محل کار حیاتی هستند.
مثال:
Nondispensible items are crucial for ensuring safety in the workplace.
معنی فارسی کلمه nondispensible
:
غیرقابل چشمپوشی، به معنای ضرروری و حیاتی بودن چیزی که نمیتوان آن را کنار گذاشت.