معنی فارسی nondisturbing
B2غیر مزاحم، به لحاظ ایجاد آثاری که آرامش یا تمرکز را مختل نکند.
Causing no disruption or interference.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صداهای غیر مزاحم طبیعت میتوانند به آرامش کمک کنند.
مثال:
The nondisturbing sounds of nature can help with relaxation.
معنی(example):
او یک محیط غیر مزاحم را برای تمرکز بر روی کارش ترجیح میداد.
مثال:
She preferred a nondisturbing environment to focus on her work.
معنی فارسی کلمه nondisturbing
:
غیر مزاحم، به لحاظ ایجاد آثاری که آرامش یا تمرکز را مختل نکند.