معنی فارسی nondivision
B1عدم تقسیم، عملی که در آن منابع یا چیزهای مشابه تقسیم نمیشوند و به صورت یکپارچه ارائه میگردند.
The act or condition of not dividing, especially in terms of resources or groups.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تقسیم منابع به همه به طور مساوی کمک میکند.
مثال:
The nondivision of resources helps everyone equally.
معنی(example):
در یک ساختار غیرتقسیم، هیچ تقسیم گروههایی وجود ندارد.
مثال:
In a nondivision structure, there is no splitting of groups.
معنی فارسی کلمه nondivision
:
عدم تقسیم، عملی که در آن منابع یا چیزهای مشابه تقسیم نمیشوند و به صورت یکپارچه ارائه میگردند.