معنی فارسی noneager
B1عدم علاقه به کار یا فعالیت خاص، تمایل نداشتن به مشارکت.
Not eager; lacking enthusiasm or willingness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او علاقهای به کمک نداشت و ترجیح میداد از موضوع دور بماند.
مثال:
She was noneager to help, preferring to stay out of the issue.
معنی(example):
نگرش بیعلاقه او باعث شد که دیگران نتوانند با او درگیر شوند.
مثال:
His noneager attitude made it difficult for others to engage him.
معنی فارسی کلمه noneager
:
عدم علاقه به کار یا فعالیت خاص، تمایل نداشتن به مشارکت.