معنی فارسی nonebullience
B1عدم سرزندگی، اشاره به کمبود احساس سرزندگی و شادابی در یک موقعیت.
Lack of exuberance; absence of lively energy or enthusiasm.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم سرزندگی او در جشن قابل توجه بود.
مثال:
His nonebullience in the celebration was noticeable.
معنی(example):
عدم سرزندگی جمعیت در حین رویداد حس کسلکنندهای ایجاد کرد.
مثال:
The nonebullience of the crowd during the event made it feel dull.
معنی فارسی کلمه nonebullience
:
عدم سرزندگی، اشاره به کمبود احساس سرزندگی و شادابی در یک موقعیت.