معنی فارسی noneffervescently

B1

به معنای عدم ایجاد حباب یا گاز، به حالت آرام و بی‌هیجان اشاره دارد.

In a manner that is flat, lacking bubbles or sparkle; dull.

example
معنی(example):

این نوشابه به صورت غیرگازدار سرو شد و لذت‌بخش‌تر نبود.

مثال:

The soda was served noneffervescently, making it less enjoyable.

معنی(example):

او به صورت غیرگازدار صحبت کرد و هیجان نداشت.

مثال:

She spoke noneffervescently, lacking excitement.

معنی فارسی کلمه noneffervescently

: معنی noneffervescently به فارسی

به معنای عدم ایجاد حباب یا گاز، به حالت آرام و بی‌هیجان اشاره دارد.