معنی فارسی nonefficacious
B1به معنای عدم توانایی در ایجاد اثر مورد نظر است.
Not able to produce a desired effect; ineffective.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این درمان پس از تحقیقات بیشتر غیرموثر شناخته شد.
مثال:
The treatment was considered nonefficacious after further research.
معنی(example):
بسیاری دریافتند که این دارو برای دردهایشان غیرموثر است.
مثال:
Many found the remedy to be nonefficacious for their ailments.
معنی فارسی کلمه nonefficacious
:
به معنای عدم توانایی در ایجاد اثر مورد نظر است.