معنی فارسی nonelopement
B1عدم ازدواج، وضعیتی که در آن فرد یا زوج تصمیم به ازدواج نمیگیرند.
The state of not entering into a marriage.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم ازدواج این زوج دوستانشان را شگفتزده کرد.
مثال:
The nonelopement of the couple surprised their friends.
معنی(example):
عدم ازدواج او انتخابی بود که همه آنها احترام گذاشتند.
مثال:
Her nonelopement was a choice they all respected.
معنی فارسی کلمه nonelopement
:
عدم ازدواج، وضعیتی که در آن فرد یا زوج تصمیم به ازدواج نمیگیرند.