معنی فارسی nonemanating

B1

غیرجاری، به معنی عدم انتشار یا عدم خروج از یک منبع، به ویژه در ایده‌ها یا اندیشه‌ها.

Not emanating; not coming forth or being produced.

example
معنی(example):

ایده‌های غیرجاری در سراسر تیم گسترش نیافت.

مثال:

The nonemanating ideas didn't spread throughout the team.

معنی(example):

بینش‌های او غیرجاری ثابت شد و نتوانست دیگران را الهام ببخشد.

مثال:

His insights proved nonemanating, failing to inspire others.

معنی فارسی کلمه nonemanating

: معنی nonemanating به فارسی

غیرجاری، به معنی عدم انتشار یا عدم خروج از یک منبع، به ویژه در ایده‌ها یا اندیشه‌ها.