معنی فارسی nonenforcement
B2غیرقابل اجرا، به وضعیتی اطلاق میشود که قوانین یا مقررات به طور فعال اعمال نمیشوند.
The state or condition of not enforcing a law or rule.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل اجرایی بودن قوانین منجر به نقضهای زیادی شد.
مثال:
The nonenforcement of the rules led to many violations.
معنی(example):
غیرقابل اجرایی بودن مقررات ایمنی میتواند به عواقب جدی منجر شود.
مثال:
Nonenforcement of safety regulations can result in serious consequences.
معنی فارسی کلمه nonenforcement
:
غیرقابل اجرا، به وضعیتی اطلاق میشود که قوانین یا مقررات به طور فعال اعمال نمیشوند.