معنی فارسی nonengrossingly

B1

به صورتی نوشته یا بیان شده است که جذابیتی نداشته باشد و باعث خستگی شنوندگان شود.

In a manner that fails to captivate or engage the audience.

example
معنی(example):

این رمان به طور غیرمهم نوشته شده بود و پایان آن دشوار بود.

مثال:

The novel was written nonengrossingly, making it hard to finish.

معنی(example):

او موضوع را به طور غیرجذاب توضیح داد و این منجر به عدم پرسش از سوی دانش‌آموزان شد.

مثال:

She explained the topic nonengrossingly, leading to a lack of student questions.

معنی فارسی کلمه nonengrossingly

: معنی nonengrossingly به فارسی

به صورتی نوشته یا بیان شده است که جذابیتی نداشته باشد و باعث خستگی شنوندگان شود.