معنی فارسی nonepochal
B1غیر اپوخهای، به وضعیتی اشاره دارد که تأثیر عمیق یا مهمی بر تاریخ ندارد.
Not marking a significant period or event in history; not epoch-defining.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در حالی که این رویداد مهم بود، تاریخنگاران آن را غیر اپوخهای در نظر گرفتند.
مثال:
While significant, the event was considered nonepochal by historians.
معنی(example):
طبیعت غیر اپوخهای تغییرات به این معنا بود که آنها روند تاریخ را تغییر ندادند.
مثال:
The nonepochal nature of the changes meant they did not alter the course of history.
معنی فارسی کلمه nonepochal
:
غیر اپوخهای، به وضعیتی اشاره دارد که تأثیر عمیق یا مهمی بر تاریخ ندارد.