معنی فارسی noneradicable
B2غیرقابل ریشهکن شدن، به طوری که نمیتوان آن را به طور کامل حذف کرد.
Not capable of being completely eradicated or eliminated.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این بیماری به خاطر مقاومتش غیرقابل ریشهکن شدن تشخیص داده شد.
مثال:
The disease was deemed noneradicable due to its resilience.
معنی(example):
برخی گونهها ویژگیهای غیرقابل ریشهکن شدن دارند که به بقای آنها کمک میکند.
مثال:
Some species have noneradicable traits that enable their survival.
معنی فارسی کلمه noneradicable
:
غیرقابل ریشهکن شدن، به طوری که نمیتوان آن را به طور کامل حذف کرد.