معنی فارسی nonevadingly
B1به طور غیرفراری، به معنای روبرو شدن با مسائل یا چالشها به شکل صریح و روشن.
In a manner that does not avoid or evade issues.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به انتقادها به شکل غیرفراری روبرو شد و اشتباهاتش را پذیرفت.
مثال:
She faced the criticism nonevadingly, accepting her mistakes.
معنی(example):
او در جلسه به نگرانیها به شکل غیرفراری پرداخت.
مثال:
He addressed the concerns nonevadingly during the meeting.
معنی فارسی کلمه nonevadingly
:
به طور غیرفراری، به معنای روبرو شدن با مسائل یا چالشها به شکل صریح و روشن.