معنی فارسی nonevanescently
B1به معنای عدم زوال یا از بین رفتن، به طور مداوم و پایدار در طول زمان.
In a manner that is not transient or fleeting; enduring.
- ADVERB
example
معنی(example):
گل در طول فصل به شکل غیرزودگذر زنده باقی ماند.
مثال:
The flower remained vibrant nonevanescently throughout the season.
معنی(example):
علاقه او به تاریخ به شدت غیرزودگذر بود.
مثال:
His interest in history was nonevanescently strong.
معنی فارسی کلمه nonevanescently
:
به معنای عدم زوال یا از بین رفتن، به طور مداوم و پایدار در طول زمان.