معنی فارسی nonexactingly
B1بهطور غیر دقیق، به معنای برخوردی که در آن دقت کمتری مدنظر است.
In a manner that does not require strict adherence to details.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به پروژه به طور غیر دقیق نزدیک شد و فضای انعطافپذیری را فراهم کرد.
مثال:
He approached the project nonexactingly, allowing for flexibility.
معنی(example):
داوران به طور غیر دقیق و حمایتی بودند و بازخورد کلی ارائه دادند.
مثال:
The reviewers were nonexactingly supportive, giving broad feedback.
معنی فارسی کلمه nonexactingly
:
بهطور غیر دقیق، به معنای برخوردی که در آن دقت کمتری مدنظر است.