معنی فارسی nonexistence

B2

عدم وجود، به معنای نبودن یا نداشتن چیزی است، به ویژه زمانی که به جنبه‌های فلسفی و وجودشناسی اشاره دارد.

The state of not existing or being nonexistent.

noun
معنی(noun):

The state of not existing.

مثال:

The nonexistence of Father Christmas and the Tooth Fairy came as something of a shock.

example
معنی(example):

مفهوم عدم وجود می‌تواند درک آن سخت باشد.

مثال:

The concept of nonexistence can be hard to grasp.

معنی(example):

فیلسوفان غالباً در مورد ماهیت عدم وجود بحث می‌کنند.

مثال:

Philosophers often debate the nature of nonexistence.

معنی فارسی کلمه nonexistence

: معنی nonexistence به فارسی

عدم وجود، به معنای نبودن یا نداشتن چیزی است، به ویژه زمانی که به جنبه‌های فلسفی و وجودشناسی اشاره دارد.