معنی فارسی nonexisting
B1به چیزی اشاره دارد که وجود ندارد.
Referring to something that does not exist.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موجود غیر موجود موضوع بسیاری از بحثها بود.
مثال:
The nonexisting entity was the subject of many debates.
معنی(example):
او داستانی درباره یک مکان غیر موجود در کتابش نوشت.
مثال:
She created a story about a nonexisting place in her book.
معنی فارسی کلمه nonexisting
:
به چیزی اشاره دارد که وجود ندارد.