معنی فارسی nonfamiliar
B1ناآشنا به وضعیتی اشاره دارد که شخص با آن آشنا نیست.
Not known or recognized.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مفهوم کاملا برای او ناشناخته بود و باعث شد درک آن دشوار شود.
مثال:
The concept was completely nonfamiliar to her, making it hard to understand.
معنی(example):
او وقتی به یک شهر جدید نقل مکان کرد، به سرزمین ناشناختهای رفت.
مثال:
He ventured into nonfamiliar territory when he moved to a new city.
معنی فارسی کلمه nonfamiliar
:
ناآشنا به وضعیتی اشاره دارد که شخص با آن آشنا نیست.