معنی فارسی nonfastidiously
B1به طور غیرسختگیرانه به اعمالی اشاره دارد که در آن به جزئیات بیش از حد توجه نمیشود.
In a manner that is not finicky or overly concerned with details.
- ADVERB
example
معنی(example):
او کار را به طور غیرسختگیرانه انجام داد.
مثال:
He completed the task nonfastidiously.
معنی(example):
او به وضعیت بهطور غیرسختگیرانه نزدیک شد و بر تصویر کلی تمرکز کرد.
مثال:
She approached the situation nonfastidiously, focusing on the bigger picture.
معنی فارسی کلمه nonfastidiously
:
به طور غیرسختگیرانه به اعمالی اشاره دارد که در آن به جزئیات بیش از حد توجه نمیشود.