معنی فارسی nonfelicity
B1عدم خوشنودی، به معنای فقدان رضایت یا شادی در یک بیان یا حالت.
The lack of happiness or pleasure in expression.
- NOUN
example
معنی(example):
نظرات او با عدم خوشنودی مشخص شد و از لذت مورد انتظار بیبهره بود.
مثال:
His comments were marked by nonfelicity, lacking the expected enjoyment.
معنی(example):
عدم خوشنودی در سخنرانی میتواند به سوء تفاهمها در ارتباط منجر شود.
مثال:
Nonfelicity in speech can lead to misunderstandings in communication.
معنی فارسی کلمه nonfelicity
:
عدم خوشنودی، به معنای فقدان رضایت یا شادی در یک بیان یا حالت.