معنی فارسی nonfermentable

B1

قند یا ماده‌ای که نمی‌تواند تخمیر شود.

Referring to substances that cannot be fermented by yeast or bacteria.

example
معنی(example):

شیرینی‌سازی که در دستور استفاده شده است، غیرقابل تخمیر است.

مثال:

The sweetener used in the recipe is nonfermentable.

معنی(example):

قندهای غیرقابل تخمیر معمولاً در رژیم‌های کم کربوهیدرات استفاده می‌شوند.

مثال:

Nonfermentable sugars are often used in low-carb diets.

معنی فارسی کلمه nonfermentable

: معنی nonfermentable به فارسی

قند یا ماده‌ای که نمی‌تواند تخمیر شود.