معنی فارسی nonfermented

B1

غیر تخمیری به موادی اطلاق می‌شود که در فرآیند تخمیر شرکت نکرده‌اند.

Not subjected to fermentation.

example
معنی(example):

عصیر غیر تخمیری بود، بنابراین ایمن برای نوشیدن بود.

مثال:

The juice was nonfermented, so it was safe to drink.

معنی(example):

غذاهای غیر تخمیری اغلب برای رژیم‌های خاص ترجیح داده می‌شوند.

مثال:

Nonfermented foods are often preferred for certain diets.

معنی فارسی کلمه nonfermented

: معنی nonfermented به فارسی

غیر تخمیری به موادی اطلاق می‌شود که در فرآیند تخمیر شرکت نکرده‌اند.