معنی فارسی nonflagellated

B2

غیرپرچمی به سلوله یا موجوداتی اطلاق می‌شود که فاقد پرچم هستند و به همین دلیل نمی‌توانند به صورت خودجوش شنا کنند.

Describing cells or organisms that do not have flagella.

example
معنی(example):

سلول‌های غیرپرچمی نتوانستند به طور موثر شنا کنند.

مثال:

The nonflagellated cells were unable to swim effectively.

معنی(example):

در برخی محیط‌ها، اشکال غیرپرچمی بیشتر سازگار هستند.

مثال:

In certain environments, nonflagellated forms are more adaptive.

معنی فارسی کلمه nonflagellated

: معنی nonflagellated به فارسی

غیرپرچمی به سلوله یا موجوداتی اطلاق می‌شود که فاقد پرچم هستند و به همین دلیل نمی‌توانند به صورت خودجوش شنا کنند.