معنی فارسی nonfluency
B1عدم تسلط، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که در آن فرد قادر به صحبت کردن به زبان دوم به طور روان نیست.
The condition of not being fluent; experiencing difficulty in speaking a language smoothly.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تسلط او به زبان انگلیسی ارتباط را دشوار کرد.
مثال:
Her nonfluency in English made communication difficult.
معنی(example):
عدم تسلط میتواند مانعی در یادگیری یک زبان جدید باشد.
مثال:
Nonfluency can be a barrier when learning a new language.
معنی فارسی کلمه nonfluency
:
عدم تسلط، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که در آن فرد قادر به صحبت کردن به زبان دوم به طور روان نیست.