معنی فارسی nonfluidly

B1

به شیوه‌ای غیرسیالی، که در آن حرکت یا تغییر شکل به دشواری انجام می‌شود.

In a manner that is not fluid; lacking smoothness in motion.

example
معنی(example):

رنگ به طور غیرسیالی خشک شد و ساختاری زبر به جا گذاشت.

مثال:

The paint dried nonfluidly, leaving a rough texture.

معنی(example):

او به طور غیرسیالی حرکت کرد، گویی هر قسمت از بدنش سفت بود.

مثال:

She moved nonfluidly, as if every part of her body was stiff.

معنی فارسی کلمه nonfluidly

: معنی nonfluidly به فارسی

به شیوه‌ای غیرسیالی، که در آن حرکت یا تغییر شکل به دشواری انجام می‌شود.