معنی فارسی nonfreeze
B1غیرمنجمد به نوعی اشاره دارد که یخ نمیزند یا یخ نمیزند.
Not freezing; able to remain liquid without freezing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محلول غیرمنجمد میتواند بدون مشکل در سردخانهها استفاده شود.
مثال:
The nonfreeze solution can be used in cold storage without issues.
معنی(example):
انتخاب یک گزینه غیرمنجمد برای خنککننده موتور مهم است.
مثال:
It's important to choose a nonfreeze option for the engine coolant.
معنی فارسی کلمه nonfreeze
:
غیرمنجمد به نوعی اشاره دارد که یخ نمیزند یا یخ نمیزند.