معنی فارسی nonfundamental

B1

غیرمؤلفه، به چیزی اطلاق می‌شود که بنیادین یا اساسی نباشد و تغییرات آن تأثیر زیادی بر کلیت موضوع نداشته باشد.

Not forming an essential foundation or basis.

example
معنی(example):

نظریه ارائه شده به‌طور غیرمؤلفه‌ای به کل استدلال مرتبط بود.

مثال:

The theory presented was nonfundamental to the overall argument.

معنی(example):

برخی از مفاهیم در علم غیرمؤلفه‌ای هستند و می‌توانند با کشفیات جدید تغییر کنند.

مثال:

Some concepts in science are nonfundamental and can change with new discoveries.

معنی فارسی کلمه nonfundamental

: معنی nonfundamental به فارسی

غیرمؤلفه، به چیزی اطلاق می‌شود که بنیادین یا اساسی نباشد و تغییرات آن تأثیر زیادی بر کلیت موضوع نداشته باشد.