معنی فارسی nongaseous
B1درباره مادهای که به حالت گاز نیست.
Referring to a substance that is not in a gaseous state.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده غیرگازی میتواند در حالت مایع وجود داشته باشد.
مثال:
This nongaseous substance can exist in liquid form.
معنی(example):
پژوهشگران در آزمایشهای خود بر روی واکنشهای غیرگازی تمرکز کردند.
مثال:
The researchers focused on nongaseous reactions in their experiments.
معنی فارسی کلمه nongaseous
:
درباره مادهای که به حالت گاز نیست.