معنی فارسی nongenerically
B1به شیوهای غیرعمومی یا خاص، به طور کلی شامل آنچه که معمولاً برای عموم به کار میرود، نیست.
In a manner that is not generic; specific or distinct from the general or common.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محصول به طور غیرعمومی بازاریابی شد تا مخاطب خاصی را جذب کند.
مثال:
The product was marketed nongenerically to attract a specific audience.
معنی(example):
او داستانی با تم غیرعمومی نوشت که در رقابت برجسته شد.
مثال:
She wrote a nongenerically themed story that stood out in the competition.
معنی فارسی کلمه nongenerically
:
به شیوهای غیرعمومی یا خاص، به طور کلی شامل آنچه که معمولاً برای عموم به کار میرود، نیست.