معنی فارسی nongeographic
B1غیرجغرافیایی به عواملی اشاره دارد که به موقعیتهای جغرافیایی یا مکان خاصی وابسته نیستند.
Not related to geography; factors or issues that are not tied to a specific location.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مطالعه شامل عوامل غیرجغرافیایی بود که بر الگوهای مهاجرت تأثیر گذاشت.
مثال:
The study included nongeographic factors that influenced the migration patterns.
معنی(example):
ملاحظات غیرجغرافیایی برای درک تغییرات فرهنگی ضروری هستند.
مثال:
Nongeographic considerations are essential for understanding cultural shifts.
معنی فارسی کلمه nongeographic
:
غیرجغرافیایی به عواملی اشاره دارد که به موقعیتهای جغرافیایی یا مکان خاصی وابسته نیستند.