معنی فارسی nongeometrically
B1به صورت غیرهندسی، به نحوی که از نهادهای هندسی پیروی نکند.
In a manner that does not conform to geometric rules or forms.
- ADVERB
example
معنی(example):
این اثر هنری به صورت غیرهندسی و با تمرکز بر اشکال انتزاعی خلق میشود.
مثال:
The artwork was created nongeometrically, focusing on abstract forms.
معنی(example):
او به مسئله به صورت غیرهندسی نزدیک شد و از روش خلاقانهتری استفاده کرد.
مثال:
She approached the problem nongeometrically, using a more creative method.
معنی فارسی کلمه nongeometrically
:
به صورت غیرهندسی، به نحوی که از نهادهای هندسی پیروی نکند.