معنی فارسی nonglacial

B1

غیر یخچالی به نواحی جغرافیایی اطلاق می‌شود که تحت تأثیر یخچال‌های طبیعی قرار ندارند.

Not related to or affected by glaciers; refers to areas without glacial features.

example
معنی(example):

این ناحیه غیر یخچالی است و با دره‌های سرسبز به جای تشکیل‌های یخی مشخص می‌شود.

مثال:

The area is nonglacial, characterized by lush green valleys instead of ice formations.

معنی(example):

منطقه‌های غیر یخچالی معمولاً آب و هوای گرمتری دارند و اکوسیستم‌های متنوعی را شامل می‌شوند.

مثال:

Nonglacial regions typically feature warmer climates and diverse ecosystems.

معنی فارسی کلمه nonglacial

: معنی nonglacial به فارسی

غیر یخچالی به نواحی جغرافیایی اطلاق می‌شود که تحت تأثیر یخچال‌های طبیعی قرار ندارند.