معنی فارسی nonguttural

B2

غیرگلوئی، اشاره به صدا یا گفتاری که از ناحیه گلو تولید نمی‌شود.

Not related to or characterized by a guttural sound.

example
معنی(example):

صدای خواننده غیرگلوئی و روان بود.

مثال:

The voice of the singer was nonguttural and smooth.

معنی(example):

سخنرانی غیرگلوئی او شعر را زیبا کرد.

مثال:

Her nonguttural speech made the poem beautiful.

معنی فارسی کلمه nonguttural

: معنی nonguttural به فارسی

غیرگلوئی، اشاره به صدا یا گفتاری که از ناحیه گلو تولید نمی‌شود.