معنی فارسی nonhandicap
B1غیرناتوانی، اشاره به وضعیتی که در آن فرد با وجود مشکلات، محدودیتی در فعالیتهایش ندارد.
A condition or characteristic that does not hinder or prevent someone from achieving or participating.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او احساس نمیکرد که وضعیتش یک ناتوانی در حرفهاش باشد.
مثال:
He did not feel his condition was a nonhandicap in his career.
معنی(example):
بلند بودن برای او در بسکتبال یک ناتوانی نبود.
مثال:
Being tall was a nonhandicap for her in basketball.
معنی فارسی کلمه nonhandicap
:
غیرناتوانی، اشاره به وضعیتی که در آن فرد با وجود مشکلات، محدودیتی در فعالیتهایش ندارد.