معنی فارسی nonhedonistically
B1در شیوهای که بر خوشایندی آنی تمرکز ندارد و بهجای آن به ارزشهای دیگر نگاه میکند.
In a manner that does not focus on immediate pleasure or self-gratification.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها بهطور غیر لذتگرا زندگی کردند و در فعالیتهای ساده و معنادار شادی یافتند.
مثال:
They lived nonhedonistically, finding joy in simple, meaningful activities.
معنی(example):
این پروژه بهطور غیر لذتگرا اجرایی شد و تأثیر بر جامعه را بر سود ترجیح داد.
مثال:
The project was executed nonhedonistically, prioritizing community impact over profit.
معنی فارسی کلمه nonhedonistically
:
در شیوهای که بر خوشایندی آنی تمرکز ندارد و بهجای آن به ارزشهای دیگر نگاه میکند.