معنی فارسی nonhepatic
B1غیرکبدی به اختلالات یا مشکلاتی اطلاق میشود که مستقیماً به کبد مرتبط نیستند.
Not related to the liver; referring to conditions affecting other organs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مشکلات غیرکبدی مربوط به کلیهها بود، نه کبد.
مثال:
The nonhepatic issues were related to the kidneys, not the liver.
معنی(example):
بیماریهای غیرکبدی میتوانند بر دستگاههای مختلف تأثیر بگذارند.
مثال:
Nonhepatic diseases can impact various organs.
معنی فارسی کلمه nonhepatic
:
غیرکبدی به اختلالات یا مشکلاتی اطلاق میشود که مستقیماً به کبد مرتبط نیستند.