معنی فارسی nonincestuous

B1

غیرنسلی به روابطی اطلاق می‌شود که در آن افراد نزدیک به هم نسب نمی‌باشند.

Not involving relationships or breeding between closely related individuals; often used in biological contexts.

example
معنی(example):

خانواده روابط غیرنسلی را حفظ کردند و مطمئن شدند که همه شرکا با هم نسبتی ندارند.

مثال:

The family maintained nonincestuous relationships, ensuring all partners were unrelated.

معنی(example):

روش‌های پرورش غیرنسلی برای تنوع ژنتیکی مهم هستند.

مثال:

Nonincestuous breeding practices are important for genetic diversity.

معنی فارسی کلمه nonincestuous

: معنی nonincestuous به فارسی

غیرنسلی به روابطی اطلاق می‌شود که در آن افراد نزدیک به هم نسب نمی‌باشند.