معنی فارسی noninfectiously
B1به شکلی که عفونت منتقل نمیشود، اشاره به شیوههای انتقال بیماری بدون خطر سرایت عفونت دارد.
In a manner that cannot transmit infection; relating to diseases that do not spread.
- ADVERB
example
معنی(example):
بیماری که بهطور غیرعفونی منتقل میشود، تهدیدی برای جامعه نداشت.
مثال:
The noninfectiously transmitted disease posed no threat to the community.
معنی(example):
او ویروس را بهطور غیرعفونی حمل میکرد، به این معنا که نمیتوانست آن را پخش کند.
مثال:
She carried the virus noninfectiously, meaning she couldn't spread it.
معنی فارسی کلمه noninfectiously
:
به شکلی که عفونت منتقل نمیشود، اشاره به شیوههای انتقال بیماری بدون خطر سرایت عفونت دارد.